وبلاگ نپتون
وبلاگ نپتون

وبلاگ نپتون


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

 

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net  



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 
 
این گل های قشنگ تقدیم به شما و  عیدتان مبارک. 
 
 
 
 
 
 
یک ماشین ورزشکار و بامزه 
 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید | BestIranGroups 

 

 

Eid Greetingپیشااااااااپیش سال نو بر همهی شما خوانندگان عزیز مبببببببببارک. 

 

 

یک چیز جالب: 

 

نمایش عدد" پی" به صورت مارپیچ شکل – موزه ای در گیسن، آلمان

عدد پی

 

 

سرعتگی های عجیبدر کانادا: فریب این سرعت گیرها را نخورید!  

 

فریب این سرعت گیرها را نخورید!  

 

 

آرامش سنـگ یا آرامش بـرگ ؟


مردجوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. 
استادی از آنجا می گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست.
مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: "عجیب آشفته ام و همه چیز زندگی ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟" 
استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین را داخل نهر آب انداخت و گفت: به این برگ نگاه کن وقتی داخل آب می افتد خود را به جریان آن می سپارد و با آن می رود.
سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت.

استاد گفت: "این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می خواهی یا آرامش برگ را؟!" 
مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: "اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می رود و الان معلوم نیست کجاست! لااقل سنگ می داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!"

استاد لبخندی زد و گفت: "پس چرا از جریان های مخالف و ناملایمات جاری زندگی ات می نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده."
استاد این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد.
چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی مرد جوان از استاد پرسید: "شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می کردید یا آرامش برگ را؟"
استاد لبخندی زد و گفت: "من تمام زندگی ام خودم را با اطمینان به خالق رودخانه هستی و به جریان زندگی سپرده ام و چون می دانم در آغوش رودخانه ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل آشوب نمی شوم و من آرامش برگ را می پسندم ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org





Big_purple.gif - (18K)

 
 
 
پیغام گیر پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها 

ما اکنون در دسترس نیستیم؛ لطفاً بعد از شنیدن صداى بوق پیغام بگذارید 
• اگر شما یکى از بچه‌هاى ما هستید، شماره ١ را فشار دهید.
• اگر مى‌خواهید بچه‌تان را نگه داریم، شماره ٢ را فشار دهید.
• اگر مى‌خواهید ماشین‌مان را قرض بگیرید، شماره ٣ را فشار دهید.
• اگر مى‌خواهید لباس‌هایتان را تعمیر کنیم، شماره ٤ را فشار دهید.
• اگر مى‌خواهید بچه‌تان امشب پیش ما بخوابد، شماره ٥ را فشار دهید.
• اگر مى‌خواهید بچه‌تان را از مدرسه برداریم، شماره ٦ را فشار دهید.
• اگر مى‌خواهید براى مهمانان آخر هفته‌تان غذا درست کنیم، شماره ٧ را فشار دهید.
• اگر مى‌خواهید امشب براى شام بیایید، شماره ٨ را فشار دهید.
• اگر پول مى‌خواهید، شماره ٩ را فشار دهید.

اما اگر مى‌خواهید ما را براى شام دعوت کنید یا ما را به گردش ببرید، بگویید. ما داریم گوش مى‌کنیم